خانم تناردیه در خوابگاه دختران!
در خوابگاه، آفتاب نخستین صبح که بدمد شک نداریم از زندگی سیر شدهاید چون در خوابگاه چیزهایی دیده یا شنیدهاید که باور کردنش سخت است اما چون به چشم دیدهاید، باور میکنید
خانم تناردیهها و آقای فاگینهای عصر ما در تهران نه با بچهیتیم طرفند، نه با قشری که جامعه آنها را پس زده باشد؛ آنها با دانشجویانی طرفند که یک سر و گردن از افراد عادی بالاترند و استحقاق احترام و خدمترسانی دارند. حالا دانشجویان دکترا و فوقلیسانس که از شهرستانهای دور آمدهاند در تهران درس بخوانند، زیر دست خانم تناردیهها و فاگینهایی گرفتار میشوند که جز پول به چیز دیگری فکر نمیکنند.