دانلود رمان عاشقانه و پرطرفدار گندم (جاوا، اندروید، تبلت و PDF)
نویسنده:
- م. مؤدب پور
بخشی از این رمان زیبا:
یه دفعه نمی دونم چرا خندیدم وتو دلم یه حال عجیبی حس کردم شاید عشق همین بود! یعنی عاشق شده بودم؟! عاشق گندم چه اسم قشنگی!
کم کم برگشتم به خاطراتم! یاده موقع هایی افتادم که من و کامیار با گندم و آفرین و دلارام و کاملیا بازی می کردیم یادمه موقع یارکشی همیشه گندم می اومد با من! یادمه همیشه وقتی گرگم به هوابازی می کردیم و گندم مثلا گرگ می شد با اینکه می تونست منو بزنه اینکارو نمیکرد و بقیه رو میزد!