loading...
دانلود آهنگ جدید - دانلود فیلم جدید - دانلود رایگان
آخرین ارسال های انجمن
مدیر سایت بازدید : 477 شنبه 09 آذر 1392 نظرات (0)

به نقل از خبر آنلاین : پدری اهل بوستون در یک موافقتنامه عجیب و غریب از دختر خود امضا گرفت تا بمدت 5 ماه وارد فیس بوک نشود و در عوض این کار 200 دلار دریافت کند.


پدر دختر 14 ساله با ارسال موافقتنامه روی اکانت دخترش در فیس بوک، خبر یک رسانه های بوستون شد.


در این موافقتنامه دختر 14 ساله متعهد شده تا ظرف 5 ماه آینده وارد فیس بوک نشود و پسورد خود را به پدرش بدهد تا از ورود وی به فیس بوک جلوگیری کند.

 

 

اعتیاد استفاده از فیس بوک بین نسل جدید مشهود بوده و نوجوانان بیشتر از بقیه در معرض چنین اعتیادی قرار گرفته اند.


رسانه ها نوشتند راه حل این پدر بوستونی کاملا جالب و قابل توجه است و با پرداخت 200 دلار دختر خود را ترغیب کرده اند تا از اعتیاد به فیس بوک دست بردارد.


این پول کم کم و بعداز اینکه پدر متوجه شود واقعا دخترش وارد فیس بوک نشده، پرداخت خواهد شد.


در متن قرار داد دسترسی کامل پدر خانواده به اکانت فیس بوک و غیر فعال کردن آن ذکر شده است تا دعوایی پیش نیاید.

 

متن قرار داد فیس بوک

 

مدیر سایت بازدید : 234 شنبه 09 آذر 1392 نظرات (0)

دبستان: روزهای خوش نوجوانی، مشق شب، فحش بابا، فلک معلم، شلنگ ناظم، خوشی در مراسم ختم

کشمش: انگوری که خود را ساعت ها زیر آفتاب برنزه کرده است

هالک شگفت انگیز: بر و بچه های بدنساز، پس از پایان تمرین، چنین تصوری از هیکل خود دارند

گیاهخواری: طریقه ای از زندگی که قدیما، شکایچیان دست و پا چلفتی اختراع کرده بودند

بزرگسال: فردی که از سن رشد طولی گذشته و مشغول رشد عرضی است

 
دانشگاه: یک دوره چهارساله که … چیز بیشتری یادم نمی آید

مغز: ارگانی از بدن که ما فکر می کنیم که فکر می کند

خلاق: آدمی که حداقل بیست دلیل برای انتخاب روش ابلهانه خود دارد

منوآل (هلپ): قسمتی از رایانه که به شما در یافتن سوال های بیشتر کمک می کند

بکاپ: کاری که همیشه وقتی یادتان می افتد انجام دهید که اطلاعاتتان به گاف رفته است

جلسه دفاع پایان نامه: هنر انتقال اطلاعات دانشجو از طریق پاورپوینت و توجه اساتید داور و راهنما، بدون عبور از ذهن هر دو

شخصیت: آن چیزی است که اگر شما آن را از دست بدهید، همه اطراف شما را خالی خواهند کرد. (می تواند پول، قیافه و یا شهرت باشد.)

رزومه: جمع آوری هرگونه اطلاعات غلط درباره خود به منظور دستیابی به یک شغل پردرآمدتر

کار: وقفه ای مشمئز کننده بین خواب و خواب

عشق: یکی از خفن ترین بیماری های بشر که تنها راه از بین رفتنش، ازدواج است

طراز: عبارتی که روزی قرار است به کسی بگویید و پشیمان شوید

جالبه: کلمه ای که در چت های محترمانه، به منظور پایان مکالمه طرف مقابل استفاده می شود

قابل اجتناب: دقیقا به کاری می گویند که یک گاوباز انجام می دهد

ازدواج: وقتی که دو نفر تبدیل به یک نفر می شوند، اما مشکل اینجاست که دقیقا کدام یک؟

شاهد: فردی که ابتدا قسم می خورد که حقیقت را، تمام حقیقت را، و نه چیزی جز حقیقت را بگوید و سپس شروع به تعریف داستانی می کند که وکیل از او خواسته است

خانه داری: مجموعه کارهایی که درون خانه صورت می گیرد، شامل خوابیدن تا لنگ ظهر و تماشای تلویزیون

لباسشویی: یکی از لوازم خانگی که مخصوص خوردن جوراب است

فهرست خرید: لیستی که تهیه اش ساعت ها طول می کشد اما در فروشگاه به یاد می آورید که جا گذاشته اید

مالیات: می گویند باید با لبخند پرداخت کرد، اما من امتحان کردم، نقد می خواستند

فردا: یک تکنولوژی ساده برای رهایی از کارهای امروز

طلاق: مرحله ای مابین ازدواج و مرگ

تجربه: نامی که آدم ها روی اشتباهات خود می گذارند

پیری: وقتی آره یعنی نه، شاید یعنی حتما، جالبه یعنی خاطره و نوه آویزان از یخچال می شود

روماتیسم: عشقولانه ترین بیماری کشف شده تاکنون

بیماری خوشخیم: یک بیماری که قرار نیست به این زودی ها از دستش خلاص بشوید

پارادوکس: نسخه دو پزشک برای یک بیمار، نشانگر آن است

پزشک: آدمی که با قرص هایش درد را از شما گرفته و با صورت حسابش، مرگ را به شما هدیه می دهد

کمک های خارجی: انتقال پول از مردم فقیر در کشورهای ثروتمند به افراد ثروتمند در کشورهای فقیر

آنتیک: وسیله ای که اجداد شما خریده اند و پدر و مادر شما خود را از شر آنها خلاص کرده اند و حالا شما دوباره برای خرید آن، پول گزافی پیاده می شوید

مرگ: درمان دردها به طور ناگهانی و با کمترین مخارج

قبر: مکانی برای استراحت متوفی تا وقتی که سر و کله یک باستان شناس پیدا شود

و غیره: علامتی که این مفهوم را می رساند؛ شما بیش از چیزی که واقعا می فهمید، می فهمید

سیاست: هنر تقسیم کیک تولد، به گونه ای که هر کس احساس کند بزرگ ترین قطعه را صاحب شده است

لوازم آرایشی: ابزاری که زن زیبا را زشت و زن زشت را زشت تر نشان می دهد

مدیر سایت بازدید : 235 شنبه 09 آذر 1392 نظرات (0)

ترفند خنده دار یک ایرانی در بانک

 

ترفند خنده دار و باورنکردنی یک ایرانی در بانک !

 

چندی پیش بود که یک مرد ایرانی داخل بانک در منهتن نیویورک شد و یک بلیط از دستگاه گرفت.

 

 وقتی شمارش از بلندگو اعلام شد بلند شد و پیش کارشناس بانک رفت و گفت که :

 

برای مدت دو هفته قصد سفر تجاری به اروپا را داره و به همین دلیل نیاز به یک وام فوری بمبلغ

 

 5000 دلار داره کارشناس نگاهی به تیپ و لباس موجه مرد کرد و گفت که :

 

 برای اعطای وام نیاز به قدری وثیقه و گارانتی داره..


و مرد هم سریع دستش را کرد توی جیبش و کلید ماشین فراری جدیدش راکه دقیقا جلوی در بانک

 

پارک کرده بود را به کارشناس داد و رئیس بانک هم پس از تطابق مشخصات مالک خودرو

 

 بالاخره با وام آقا موافقت کرد آنهم فقط برای دو هفته کارمند بانک هم سریع کلید ماشین

 

گرانقیمت را گرفت وماشین به پارکینگ بانک در طبقه پائین انتقال داد.


خلاصه مرد بعد از دو هفته همانطور که قرار بود برگشت 5000 دلار + 15.86دلار کارمزد وام راپرداخت کرد.

 

 کارشناس رو به مرد کرد و از قول رئیس بانک گفت :

 

" از اینکه بانک ما رو انتخاب کردید متشکریم " و گفت ما چک کردیم ومعلوم شد که شما یک

 

مولتی میلیونر هستید ولی فقط من یک سوال برام باقی مانده که با این همه ثروت چرا

 

به خودتون زحمت دادین که 5000 دلار از ما وام گرفتید؟


مرد یه نگاهی به کارشناس بیچاره کرد و گفت:

 

تو فقط به من بگو کجای نیویورک میتونم ماشین 250.000 دلاری رو برای 2 هفته با اطمینان خاطر

 

 و با فقط 15.86 دلار پارک کنم !

تعداد صفحات : 2

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 6516
  • کل نظرات : 52
  • افراد آنلاین : 406
  • تعداد اعضا : 1180
  • آی پی امروز : 855
  • آی پی دیروز : 887
  • بازدید امروز : 13,996
  • باردید دیروز : 14,710
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 7
  • بازدید هفته : 13,996
  • بازدید ماه : 13,996
  • بازدید سال : 2,004,725
  • بازدید کلی : 8,204,027