در «دعاى ابوحمزه»، عبارتى بسيار تكاندهنده وجود دارد؛ كه آن عبارت، اين است: « وَاَعْلَمُ اَنَّكَ لِلرّاجى بِمَوْضِعِ اِجابَه وَلِلْمَلْهوُفينَ بِمَرْصَدِ اِغاثَه وَاَنَّ فِى اللَّهْفِ اِلى جوُدِكَ وَالرِّضا بِقَضآئِكَ عِوَضاً مِنْ مَنْعِ الْباخِلينَ وَمَنْدوُحَةً عَمّا فى اَيْدِى الْمُسْتَاْثِرينَ وَاَنَّ الرّاحِلَ اِلَيْكَ قَريبُ الْمَسافَةِ وَاَنَّكَ لا تَحْتَجِبُ عَنْ خَلْقِكَ اِلاّ اَنْ تَحْجُبَهُمُ الاْعمالُ دوُنَكَ.» فرد دعا خوان و ثناگو، عرض مىكند: «اى خداى من! من اميد به تو را بر اميد به غير تو ترجيح دادم. پناه آوردن به تو را جايگزينِ پناه بردن به ديگران كردم و مىدانم اگر كسى به سوى تو بيايد، راه نزديك است...»
هر جا هستيد، هر كه هستيد، در هر لباسى هستيد، در هر سنّى هستيد؛ اى جوان! اى پسر و دختر جوان! اى مرد و زن ميانسال! اى پيرمردان و پيرزنان! اى فقرا! اى اغنيا! اى علما! اى متوسّط السوادها! هر كه هستيد، اگر احساس نياز به خدا مىكنيد - كه هر انسانِ سالمى اين احساس را مىكند - بدانيد كه خدا نزديك است! يك لحظه دلتان را به خدا متوجّه كنيد؛ جواب را خواهيد شنيد. ممكن نيست كسى با خدا از روى دل حرف بزند، ولى جواب الهى را نشنود! خدا به ما جواب مىدهد. وقتى ديديد دلِ شما ناگهان منقلب شد، اين همان جوابِ خداست. وقتى ديديد اشكِ شما جارى شد، وقتى ديديد روح شما به اهتزار در آمد، وقتى ديديد طلب، با همه وجود از سر تا پاى شما جارى شد، بدانيد اين همان پاسخ الهى است؛ اين همان جواب خداست و جواب بعدى هم اجابت است؛ اجابت اين خواستهها انشاءاللَّه، كه در قرآن فرمود: «واسئلوا اللَّه مِن فَضلِهِ»1 از خدا بخواهيد. «وَ لَيسَ مِن صِفاتَکِ یا سِیّدی اَن تَأمُرَ بِالسّؤالِ وَ تَمنَعُ العَطيّة»2 بگوييد، سؤال كنيد، بخواهيد و مگر مىشود كه بخواهيد و ندهد؟! البته اقتضائات زمان و مكان و خصوصيات و نظاير آن هم، در خواستن از خدا مؤثّر است.3
.[1] سوره نساء آیه 32
.[2] دعای ابوحمزه ثمالی –مفاتیح الجنان
.[3] خطبه نماز جمعه تهران 14/11/1373