loading...
دانلود آهنگ جدید - دانلود فیلم جدید - دانلود رایگان
آخرین ارسال های انجمن
مدیر سایت بازدید : 7095 شنبه 09 آذر 1392 نظرات (0)

من سعید 12 ساله از تهران هستم و ماجرای داستان من و خاله شهین به این قرار است .

خاله شهین من را خیلی دوست دارد و هر وقت که به خانه ما می آید همیشه یک داستان برایم تعریف میکند که در زندگی خیلی به کارم می آید . امروز هم وقتی  خاله شهین به خانه ما آمد یک داستان برایم تعریف کرد که خیلی جالب  بود .

 

 

داستان خاله شهین مثل داستان های کلیله و دمنه است و شخصیت داستان ها را حیوانات به خود اختصاص می دهند . داستان خاله شهین این بار هم درباره 2 پرنده ( کبوتر و کلاغ ) بود ، که کبوتری از دوستان خود جدا شده بود و با کلاغها زندگی می کرد و ....

اما نتیجه ای که خاله شهین از داستان برایم تعریف کرد خیلی جالب و شنیدنی است :

نتیجه داستان خاله میترا این بود : وقتی کبوتری شروع به معاشرت با کلاغها میکند ، پرهایش سفید می ماند ولی قلبش سیاه می شود .

و این بود داستان من و خاله شهین.

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 6516
  • کل نظرات : 52
  • افراد آنلاین : 395
  • تعداد اعضا : 1180
  • آی پی امروز : 856
  • آی پی دیروز : 887
  • بازدید امروز : 15,273
  • باردید دیروز : 14,710
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 7
  • بازدید هفته : 15,273
  • بازدید ماه : 15,273
  • بازدید سال : 2,006,002
  • بازدید کلی : 8,205,304